ROI مخفف (Return On Investment) به معنی نرخ بازگشت سرمایه یا نرخ بازده سرمایه گذاری می باشد. برای توسعه دهندگان اپلیکیشن ها و سایت ها ، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یک مرحله ضروری برای درک موفقیت کلی تلاش‌های آنها است. بیایید ببینیم نرخ بازگشت سرمایه چیست، به فرمول‌های مختلف محاسبه نرخ بازگشت سرمایه و چگونگی اطمینان از دقت در اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه بپردازیم.
برای تعیین نرخ بازگشت سرمایه (ROI) ، دو روش اصلی وجود دارد. با این حال، ما همچنین یک روش اضافی را نیز در نظر گرفته ایم تا به شما در ارزیابی بازده سرمایه گذاری بالقوه کسب و کارتان کمک کنیم.
روش اول : بازده خالص سرمایه را بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم کرده و این عدد را در 100 ضرب کنید.
روش دوم : ابتدا با کم کردن ارزش اولیه سرمایه گذاری از ارزش نهایی سرمایه گذاری، بازده خالص سرمایه گذاری را پیدا کنید. سپس پاسخ را بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم کرده و در 100 ضرب کنید.
روش اضافی محاسبه ROI : ما این تعریف ROI را برای توسعه دهندگانی که هنوز کسب وکار خود را راه اندازی نکرده اند و می‌خواهند نرخ بازگشت سرمایه خود را تعیین کنند، در نظر گرفته ایم.
1. محاسبه مزایای NPV : درآمد بالقوه کسب وکار خود را در طول عمر پیش‌بینی شده آن ضرب کنید و سپس هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام را از این عدد کم کنید تا ارزش خالص لحظه ای (NPV) را بدست آورید.
2. محاسبه هزینه NPV : هزینه نگهداری را در طول عمر کسب و کار خود ضرب کنید و این را به هزینه کل توسعه اضافه کنید. سپس هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام را از این عدد کم کنید تا هزینه NPV را بدست آورید.
3. تقسیم مزایای NPV بر هزینه‌ها : در نهایت، برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه کسب وکار خود، مزایای NPV را بر هزینه NPV تقسیم کنید.
از ابتدا، توسعه دهندگان باید درباره اهداف و معیارهای کسب و کار خود آگاه باشند. در زیر، عوامل بحرانی برای در نظر گرفتن در هنگام اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه کسب و کار شما لیست شده است :
این نکته به طور مستقیم با روش محاسبه نرخ بازگشت سرمایه مذکور در روش سوم مرتبط است. قبل از راه‌اندازی، محاسبه کنید که چقدر باید برای توسعه و بازاریابی کسب وکار خود هزینه کنید و همچنین هزینه‌های حفظ مشتری و خدمات مشتری را محاسبه کنید. با این کار، خواهید دانست که چگونه منابع خود را به بهترین شکل تخصیص دهید.
شاخص‌های عملکرد کلیدی نشان می‌دهند که کسب و کار شما چگونه عمل می‌کند و می توانند برای شناختن جایی که باید کسب و کار خود را بهینه کنید، استفاده شوند. به KPI هایی که تعامل کاربران با تبلیغات یا تعامل آنها با کسب و کار را نشان می‌دهند، مانند نرخ جذب کاربران یا نرخ حفظ مشتری ، توجه کنید. با این حال، هر کسب و کار متفاوت است. KPIهای زیادی وجود دارند که کسب و کارها استفاده می‌کنند ، اما آنهایی که برای کسب و کار شما مناسب هستند، توسط بازار عمودی و نیازهای مختص کسب و کار شما تعیین می‌شوند.
ارزش عمر کاربر را با ضرب درآمد متوسط برای هر کاربر در طول عمر مشتری تعیین کنید. LTV نشان می‌دهد که یک کاربر در طول زمانی که با کسب وکار شما تعامل می‌کند چقدر ارزش دارد. LTV یک معیار ضروری است زیرا به بازاریابان امکان می‌دهد بفهمند چقدر پول می‌توانند برای جذب کاربران سرمایه گذاری کنند در حالی که سودآور باقی بمانند. با استفاده از LTV، بازاریابان می‌توانند جریان درآمدی مانند تبلیغات درون برنامه، اشتراک و خریدها را بهتر بهینه کنند و نرخ بازگشت سرمایه بالاتری را تضمین کنند.
برای ردیابی رفتار کاربر، تقسیم بندی کاربران و بهینه سازی کمپین‌های بازاریابی خود، از یک پلتفرم جامع در زمینه تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کنید چرا که اگر داده های ورودی شما دقیق نباشد، تیم بازاریابی شما نمی تواند تصمیمات موفقیت آمیزی در سطح کمپین بگیرد. با کمک این پلتفرم ها، می‌توانید داده‌های ریز را برای مقایسه شبکه‌ها بر اساس عملکرد هزینه‌های ضروری بررسی کنید. همچنین می توان داده‌های سطح کاربر را برای درآمد تبلیغاتی به دست آورد و ارزش عمر مشتری را با شفافیت بیشتری دنبال کرد. در نهایت، تمام تجزیه و تحلیل‌های پیشرفته به بازاریابان این امکان را می‌دهد تا بازده سرمایه گذاری کسب و کار شان را دقیقاً تعیین کنند.